نقش مهم حضرت خدیجه(س) در رسالت پیامبر(ص) از بیان شیخ حسین انصاریان
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۳۹۹۹۱۷۱۰
یک استاد اخلاق با بیان اینکه حضرت خدیجه(س)، اولین بانویی است که اسلام آورده است، گفت: وقتی حضرت خدیجه(س) به عنوان اولین زن مسلمان به پیامبر اسلام(ص) ایمان آورد، حضرت محمد(ص) برای ادامه دعوت رسالتش، راسختر شد. او آیندهای درخشان و باشکوه برای سیر رسالت همسرش ترسیم کرد.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان -استاد اخلاق و مفسر قرآن کریم- در مورد ویژگی شخصیتی حضرت خدیجه(س) میگوید: حضرت خدیجه سلام الله علیها در فهم حقایق سرآمد بودند، این بانوی جلیل القدر از تمام دارایی خود در راه خدا و اسلام گذشت و لحظه رحلت، بر روی گلیمی ساده گریه میکرد تا مبادا خدای رحمان از او ناراضی باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از اینکه جبرئیل سلام خداوند را به خدیجه رساند، وی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم لباس ایشان را به عنوان کفن مطالبه کرد.
حضرت خدیجه(س)، اولین بانویی است که اسلام آورده است. در همان زمان که پیامبر(ص) از آزار و اذیت مشرکان رنج می برد، این بانوی بزرگ تنها کسی بود که از بار اندوه و غمهای او میکاست و یاور همیشگی پیامبر اکرم(ص) نام گرفت.
تبسم حضرت خدیجه(س)، دردهای محمد(ص) را سبک می کرد و به او آرامش میداد. وقتی حضرت خدیجه(س) به عنوان اولین زن مسلمان به پیامبر اسلام(ص) ایمان آورد، حضرت محمد(ص) برای ادامه دعوت رسالتش، راسخ تر شد. او آیندهای درخشان و باشکوه برای سیر رسالت همسرش ترسیم کرد.
در دورانی که زنان جاهلیت، به انواع هرزگیهای آن زمان آلوده بودند، حضرت خدیجه(س) حتی پیش از ازدواج با پیامبر(ص) هم به نام «طاهره» ملقب بود؛ یعنی کسی که از هرگونه آلودگی و هرزگی به دور است.
ابن عباس میگوید: «پیامبر خدا(ص)، بر روی زمین چهار خط کشید و پرسید: آیا میدانید این چیست؟ گفتند: خدا و رسولش آگاه ترند؛ ما نمیدانیم. پیامبر خدا فرمود: بهترین زنان اهل بهشت، چهار نفرند «خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم».
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: وفات حضرت حضرت خدیجه س دهم رمضان ماه رمضان ماه مبارک رمضان نوروز ۱۴۰۳ سی ویکمین نمایشگاه قرآن کریم دفاع مقدس سفر حضرت خدیجه س
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۹۱۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه دختر امام خمینی در خارج از کشور مشغول چه کاری است؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»